حقوق و اخلاق پزشکی |
اخلاق پزشکى سنتى بیش از همه با اندیشهها و تفکرات فلاسفه بزرگى چون سقراط (299ـ470 ق. م)، افلاطون (347ـ427 ق. م) و ارسطو (322ـ384 ق. م) پیوند و نزدیکى داشته است (1، 2). این متفکران یونانى، علم اخلاق را در کنار علم پزشکى فراگرفته بودند و آنرا «هنر زیستن» و «مراقبت و مواظبت از نفس» توصیف مىنمودند. در همان دوران، بقراط(380ـ450 ق. م) سوگندنامه معروف خود را تنظیم کرد. بقراط اولین کسى بود که مبانى اخلاقى را در قالب قسمنامه با طبابت درآمیخت. سوگندنامه بقراط در حقیقت به منزله یک تعهدنامه اخلاق براى متون و بهکار بستن اصول اخلاقى حرفه پزشکى محسوب مىشد(3). تعریف اخلاق پزشکى نویناخلاق پزشکى یکى از شاخههاى اخلاق حرفهاى6 است که سعى دارد اخلاقیات را به صورت کاربردى در حیطه عمل پزشکان و کادر پزشکى و نیز در حوزه تصمیمگیرىهاى اخلاقى در طب وارد نماید. بر اساس مطالب بیان شده، دیگر اخلاق پزشکى صرف بیان صفات اخلاقى پسندیده براى پزشکان، یا نحوه برخورد پزشک با بیمار، و یا صرفاً تدوین قوانین حرفهاى در باب آداب معاشرت طبیب، و یا بیان قواعد مذهبى به تنهایى، نمىباشد(3). بلکه اخلاق پزشکى فعالیتى تحلیلى است که طى آن افکار، عقاید، تعهدات، روش رفتار، احساسات، استدلالات و بحثهاى مختلف در حیطه تصمیمگیرىهاى اخلاق پزشکى به صورت دقیق و انتقادى بررسى مىشود و در موارد لازم دستورالعملهایى صادر مىگردد. تصمیمات اخلاق پزشکى در حیطه عملکرد طبى، بدیهیات و ارزشها، خوب یا بد، صحیح یا نادرست، و باید و نبایدها را مشخص مىسازند(9). به بیانى دیگر: اخلاق پزشکى مقولهاى کاربردى است که راهکارهاى سازمان یافته را براى کمک به پزشک در تبیین، تحلیل و حل مباحث اخلاقى در طب بالینى فراهم مىنماید(10). در همین راستا «اخلاق زیستى7» نیز مبحثى است که به تبادل نظر و تأمل پیرامون موضوعات اخلاقى در طب، علوم بهداشتى و زیستشناسى مىپردازد(3). موضوعات مطرح در اخلاق پزشکى نوین
طى چند دهه اخیر، مباحث عمیق اخلاقى در حوزه اخلاق پزشکى مطرح شده است که توجهات زیادى را در جوامع مختلف به خود جلب نموده است. وسعتیافتن دانش بشرى، ارتقاى فناورىها، افزایش توانمندىهاى انسانى در تشخیص و معالجه بیمارىها، و تعدد راههاى انتخابى براى پزشکان و بیماران، سوءالات روزافزونى را مطرح نموده است که اخلاق پزشکى سنتى، علىرغم ارزش و قدرت خود، نتوانسته است پاسخگوى این پرسشها باشد. این مسائل عمدتاً دستاوردهاى جدید در حوزه علوم پزشکى و عناوین عمدهترین موضوعاتى هستند که براى عالمان اخلاق و پزشکان جوامع دغدغه آفرین بوده است. عناوینى چون: ارتباطات حرفهاى در طب
ارتباطات حرفهاى در حیطه پزشکى را مىتوان شامل ارتباط بین پزشکان و بیماران، اخذ رضایت، رازدارى، حقیقتگویى، و ارتباط با همکاران دانست(3). جایگاه بیمار در نظام فکرى ـ ارزشى پزشک، امر مهمى است که تأثیر زیادى بر رعایت اصول اخلاقى دارد. احترام به اختیار بیمار(اتونومى)8، خوددارى از پدرسالارى9 از سوى پزشک و استفاده از ظرفیت و توان جسمى و روحى بیمار براى تصمیمگیرىهاى لازم، فرایندى مهم در حیطه طبابت است. وجدان کارى، احساس مسئولیت حرفهاى، دارا بودن صلاحیت علمى و عملى لازم و عدم بهرهجویىهاى مادى، جسمى یا روحى از بیمار نیز مقولههاى مهمى هستند. جایگاه جسم انسان
جسم انسان، از منظر مکاتب و مذاهب مختلف، ارزش و جایگاه متفاوتى دارد. بر همین اساس موضوعاتى چون: تشریح جسد، اتوپسى، اخذ عضو از جسد و استفادههاى آموزشى و پژوهشى دیگر از جسد، از نظر اخلاقى مورد مناقشه است. پیوند اعضا و بافتها
اولین پیوند بالینى عضو در سال 1954 م صورت پذیرفته است؛ اما پیشرفت دانش و فناورى در این زمینه، در دهه اخیر بسیار چشمگیر بوده است. پیوند اعضا و بافتها چنان با مباحث اخلاقى عمیقى آمیخته است که در اکثر کشورهاى جهان توجه علماى مذهبى، فیلسوفان و اخلاقیون، حقوقدانان، پزشکان و دستاندرکاران امور پزشکى و حتى عموم جوامع را جلب نموده است. مباحث اخلاقى گسترده در این حیطه، در کتاب منسجمى مورد بحث قرار گرفته است(14). موضوعاتى همچون: پیوند از جسد، پیوند از دهنده زنده، ارتباط مادى و مالى بین دهنده و گیرنده عضو پیوندى و راهکارهاى جدیدى همانند پیوند از حیوانات و شبیهسازى درمانى13 چالشهاى زیادى را ایجاد نموده اند. خاتمه حیات انسانىخاتمه حیات انسان چه با خود فرد باشد یا دیگران، بدون تردید با ارزشگذارى ما نسبت به حیات انسان ارتباط محکمى دارد. در حیطه اخلاق پزشکى، مهمترین موضوع مرتبط با این مقوله، «اتانازى» یا مرگ آسان مىباشد. مسئله حدود اختیار فرد، نوع اتانازى(فعال یا غیرفعال)، موضوع عدم احیاى برخى بیماران و مشکلات اجتماعى و اخلاقى ناشى از پذیرش اتانازى، مسائلى هستند که هر جامعه با توجه به زمینه هاى دینى و فرهنگى خود بدان پرداخته است(30، 29، 23). زیست فناورى و اخلاق پزشکىدستآوردهاى زیست فناورى در حیطه پزشکى، عمدتاً شامل مهندسى ژنتیک، شبیهسازى، اصلاح نژاد، تهیه نقشه ژنوم انسانى، ژن درمانى و سایر پژوهشهاى ژنتیک مىباشد و در ضمن اینکه چشماندازى امیدوار کننده را در درمان بیمارىها ایجاد نموده است؛ پیامدهاى اخلاقى جدى را نیز درپى داشته است. در حال حاضر با توجه به اهمیت استراتژیک موضوعات بالا، توان علمى بشر در این حوزه از اسرار علمى کشورها به شمار مىآید(4). با توجه به احتمال سوء استفاده و کاربردهاى نابجایى که مىتواند از دانش و فناورىهاى جدید صورت گیرد، نگرانى اخلاقیون امرى بدیهى است. شیوههاى جدید القاى باردارىپیشرفت طب و فناورى پزشکى در زمینه تولید مثل و روشهاى جدید درمان نازایى، امیدهاى جدیدى را در افرادى که از داشتن فرزند محروم هستند، ایجاد نموده است؛ اما از سوى دیگر مسائل اخلاقى نیز در این حیطه مطرح گردیده است که حل آنها نیازمند تبادل نظر پزشکان، اخلاقیون و علماى مذهبى مىباشد. اختلاف نظرهاى اخلاقى در مورد شیوههاى مختلف استفاده از تخمک و اسپرم غیر همسر، رحم کرایهاى، وضعیت کودکان آزمایشگاهى، شبیهسازى و استفاده از سلولهاى بنیادى و مباحث دیگرى چون: تغییر جنسیت و انتخاب جنس جنین، از موضوعات اخلاقى پزشکى نوین مىباشد. پژوهشهاى پزشکپژوهش، مبنا و اساس طبابت بالینى صحیح مىباشد. طى دهههاى اخیر گسترش تحقیقات پزشکى، ضرورت حاکمیت ارزشهاى اخلاقى و نهادینه شدن اصول انسانى در مراکز علمى ـ تحقیقاتى را ایجاب نموده است. متأسفانه تاریخ طب بیانگر سوء استفادهها و انحرافاتى از مسیر پژوهش بوده است که البته در سطح جهان به قانونمند شدن و نظارت دقیقتر بر اینگونه تحقیقات منجر گردیده است(33، 13ـ31). در حال حاضر، بیانیه هلسینکى که انجمن پزشکى جهانى18 در سال 1964 م تنظیم و تا کنون چندین بار مورد بازبینى و تکمیل قرار داده است، یکى از معتبرترین متونى است که در سطح بینالمللى مورد قبول مىباشد(32). در کشور ما نیز کدهاى ملى اخلاق در پژوهشهاى پزشکى که در 26 اصل تدوین گردیده است، معیار عمل و مورد استفاده محققان مىباشد(3). فلسفه اخلاق پزشکى
فلسفه اخلاق پزشکى، قسمتى اساسى از اخلاق پزشکى است که کوشش مىکند در سایه تحلیلهاى فلسفى، درست و نادرست را در حیطه عمل در موضوعات مختلف و مراقبتهاى بهداشتى شرح دهد. تصمیمگیرىهاى عملى در حیطه اخلاق پزشکى نوعاً نیازمند درک روشن از مباحث فلسفى مربوط مىباشد. بنابراین، تبیین دقیق اصول و مبانى تعیین حسن و قبح در حیطه اخلاق پزشکى یک ضرورت است. براى کاربردى و مفید بودن بحث اخلاقى باید از معیارهاى فهم، عمل و تصمیمگیرى مناسبى استفاده شود، به نحوى که انسانهاى معتقد به اخلاقیات، آنرا تصدیق نمایند. در کشورهاى غربى، چهار اصل کلیدى براى راهنمایى در تصمیمگیرىهاى اخلاقى در حال حاضر مطرح و مورد استفاده مىباشد که عبارتند از(1، 3، 11، 36ـ34): خاتمه و نتیجه گیرى
پیشرفت دانش و ارتقاى فناورىها در بخشهاى تشخیص، درمان و پیشگیرى بیمارىها، طب قدیم را دچار چنان تحول عمیقى ساخته است که پزشکان جدید بدون اتکا به روشها و ابزار نوین قادر به ادامه حیات خویش نخواهند بود. پزشکى نوین مسلماً نیازمند اخلاق پزشکى نوین است. موضوعات فراوانى در این حیطه مطرح مىباشند که به عمدهترین آنها اشاره گردید. آنچه در انتهاى بحث در خصوص فلسفه اخلاق پزشکى و ضرورت توجه ویژه به آن بیان شد، در حقیقت یک نیاز بنیادین و فورى است. با توجه به تفاوتهاى فلسفه و اخلاق اسلامى با فلسفه و اخلاق غربى، پایهگذارى اصولى یک نظام اخلاق پزشکى مبتنى بر چارچوبهاى اسلامى جهت جلوگیرى از نفوذ فرهنگ غرب در کشورهاى اسلامى یک ضرورت اساسى است. |
URL : http://www.shkhosravipour.com/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=3724 |